در حاشیه یادهایت
جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ب.ظ
تو مثل ستاره
/ پر از تازگی بودی و نور
و در دستت انگشتری بود از عشق
و پاکیزه مثل درختی
/ که از جنگل ابر برگشته باشد
سر آغاز تو
/ مثل یک غنچه سرشار پاکی
/ زمین روشنی تو را حدس می زد
تو بودی هوا روشنی پخش می کرد
و من
/ هر گلی را که می دیدم از
/ دستهای تو آغاز می شد
و آبی که از بیشه ی دور می آمد آرام
/ بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
/ که یک روز خورشید را خواهی آورد
*
دریغا تو رفتی!
هراسی ندارم، مهم نیست ای دوست
خدا دستهای تو را
/ منتشر کرد
۹۴/۰۸/۱۵