نگاه بی تفاوتم، صدای سردم
دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ
تا پدر یا مادر را از دست ندهی، نمی فهمی بچه یتیم یعنی چه؟ نمی فهمی شکستن دل بچه یتیم چیست؟ تازه تو در سن 31 سالگی دچارش شدی و بعضی ها از کودکی یا نوجوانی. البته از دست دادن از دست دادن است و سن و سال ندارد. حتی دل شکستنش هم سن و سال ندارد. حتی حرف معمولی و ساده اطرافیان می تواند در قلب تو آتشی به پا کند. حتی دیدن صحنه ای از محبت کردن پدر و ماردی به فرزندشان، حتی یک تلفن ساده، تازه این ها قضاوت دختری است که همه چیز به صورت منطقی برایش حل شده است. و نه به خدا گله ای دارد و نه به هیچ کس. دختری که دو ساعت است نشسته است، زل زده است به این اعداد و ارقام و نمودارها و نصف بغضش اشک می شود و نصف بیشترش را فرومی خورد تا اطرافیان درگیر غمش نشوند، آن هم به خاطر یک تلفن سرشار از لطف و محبت و سادگی.
و حالا به بچه یتیمی آن هم از نوع شهیدش فکر می کنم که دلش شکست و اشکش سرازیر شد و من از آن روز دلم می خواهد زمین دهن باز کند و من بروم در قعرش، ته ته اش.
شکستن دل بچه یتیم خطرناک است. بخشیدنش سخت است، آهش دامن گیر است.
۹۴/۰۹/۰۹