نه او ز من خبر دارد، نه من نشان ازو دارم
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۴۴ ب.ظ
وقتی امروز بعد از یک هفته مقدمه چینی خبر خوشش را گفت، غمگین شدم. عمیقا غمگین شدم. ناگهان یک احساس تنهایی عمیق بر تمام وجودم نشستم. خیلی تلاش کردم غمگینی ام را نفهمد و خودم را خوشحال نشان دهم ولی حس کردم که حس دلتنگی ام به او نیز منتقل شد. نمی دانم چرا در سرنوشتم هر کس را دوست دارم یا به هر کس دل می بندم از دستش می دهم. تا می آیم پشتم به کسی گرم شود، از دستش می دهم با اتفاقات خوب یا بد، یا با همیشه از دست دادنشان یا با اتفاقات خوب که غرقشان می کند در دنیاهای دیگر و دورشان می کند از من برای همیشه.
دلبستگی و راحت شدن خیالم حتی به یکسال هم نمی کشد و از دست می هم.
دلم گرفته، خیلی گرفته.
۹۵/۰۱/۲۹