سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۹ ق.ظ
خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست راحت جان و شفای دل بیمار آنجاست
من در این جای همین صورت بیجانم و بس دلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست
تنم اینجاست سقیم و دلم آنجاست مقیم فلک اینجاست ولی کوکب سیار آنجاست
آخر ای باد صبا بویی اگر میآری سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
درد دل پیش که گویم غم دل با که خورم روم آنجا که مرا محرم اسرار آنجاست
نکند میل دل من بتماشای چمن که تماشای دل آنجاست که دلدار آنجاست
سعدی این منزل ویران چه کنی ؟جای تو نیست رخت بر بند که منزلگه احرار آنجاست
پسانوشت:
1) خیلی آهنگش غمگینه. اگه میزان غم و افسردگیت از 100 ،40 باشه با این آهنگه میشه 80
2) باری تعالی، خواهش می کنم یه الهاماتی بفرست تا من بفهمم این مقاله رو چی کارش کنم. واقعا هیچ چی به ذهنم نمیرسه. ............
|
۱
۰
۹۵/۰۳/۱۱
زهرا